علت تغییر لحن و عقب نشینی بن سلمان از مواضع اخیرش چیست؟
به گزارش بازی ناتمام، ولی عهد عربستان سعودی محمد بن سلمان در مصاحبه با تلویزیون رسمی این کشور در مورد ایران حکایت از تغییر دیدگاه و عقب نشینی کامل عربستان در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران دارد.
به گزارش گروه بین الملل خبرنگاران، ایران همسایه ماست. می خواهیم روابط خوبی را ایران داشته باشیم. نمی خواهیم اوضاع ایران سخت باشد بلکه می خواهیم شکوفا و در حال پیشرفت باشد و رشد کند. این سخنان، ولی عهد عربستان سعودی محمد بن سلمان در مصاحبه با تلویزیون رسمی این کشور در مورد ایران حکایت از تغییر دیدگاه و عقب نشینی کامل عربستان در روبروه با جمهوری اسلامی ایران دارد. اما به راستی چه چیزی موجب تغییر لحن عربستان و عقب نشینی از سیاست های خصمانه علیه ایران شده است؟
شنیدن این سخنان از، ولی عهد بلندپرواز سعودی که پیش ازاین از نبرد مستقیم با جمهوری اسلامی و کشاندن درگیری به داخل مرز های ایران سخن گفته بود، به معنای شکست سیاست خارجی دوران ملک سلمان و محمد بن سلمان در منطقه و در جهان بعد از ترامپ است. محمد بن سلمان امروز چاره ای جز پذیرفتن قدرت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران ندارد و با اذعان به شکست در روبروه با جمهوری اسلامی ایران مذاکرات با مقامات ایرانی را شروع نموده است.
برای درک میزان تغییر لحن عربستان سعودی در مورد ایران باید بخش هایی از مصاحبه وی در سال 2017 را بار دیگر مرور کنیم. وی در مصاحبه خود با برنامه فارسی همسایه که از شبکه الاخباریه پخش می شد، گفته بود: چگونه می¬توانیم با رژیمی کنار بیاییم که عمیقاً به ایدئولوژی افراط گرایانه خود اعتقاددارند و این مسئله را در قانون اساسی خود نیز آورده اند. حتی این مسئله در وصیت نامه (امام) خمینی (ره) نیز آمده است که باید به هر صورت مذهب جعفری اثناعشری (مخصوص به خودشان) را در همه بخش های جهان گسترش بدهند تا زمینه ساز ظهور حضرت مهدی (عج) شوند. مسئله ما با ایرانی ها مشکل محدودی درزمینه سیاسی یا مالی نیست، با این نظام که دارای چنین ایدئولوژی هایی است چگونه می¬توانیم کنار بیاییم.
هم زمان با انتشار مصاحبه اخیر بن سلمان، اخباری از مذاکرات ایران و عربستان در عراق منتشر شد که نشان می¬دهد عربستان در عزم خودش برای بازگشت روابط با ایران جدی است و دوره جدیدی از سیاست خارجی عربستان سعودی در دوران بن سلمان شروعشده است که نشانگر شکست سیاست خارجی دشمنی با جمهوری اسلامی ایران است.
ولی عهد سعودی در بخشی از این مصاحبه تلویزیونی گفت: آن ها (ایرانی ها) منافعی در عربستان سعودی دارند و ما نیز منافعی در ایران داریم. هر دو کشور منافع مشترکی دارند تا ایران و منطقه به شکوفایی و رشد برسد. اما تنها اختلاف ما رفتار های ایران، برنامه هسته ای، موشک های بالستیک و حمایت از گروه های مقاومت در منطقه است. کوشش خواهیم کرد تا راهکار هایی برای این مسائل پیدا کنیم. امیدوارم از این مرحله عبور کنیم و روابط خوبی را باهم داشته باشیم.
شکست سیاست خارجی عربستان سعودی در منطقه را می توان در حوادثی نزدیک به هم جستجو کرد که موجب شد تا عربستان از دیدگاه های خصمانه خود در مقابله با ایران دست بردارد و جورچین شکست سیاست خارجی عربستان را تکمیل نموده است. در ذیل به ابعادی از شکست سیاست خارجی بن سلمان اشاره خواهیم کرد.
کارشناسان بین الملل اعتقاددارند نبرد یمن برای سعودی به ویتنامی شده است که توان خروج از آن را ندارد. ائتلاف نبرد علیه یمن در سال 2015 گفت میخواهد ظرف سه روز پایتخت یمن صنعا را فتح کند و حکومت دست نشانده عبد ربه منصور هادی را به قدرت برگرداند. تا امروز 6 سال از شروع حمله علیه یمن می¬گذرد و عربستان نه تن ها به اهداف خود نرسیده است بلکه با چالشی امنیتی در مرز های خود روبرو شده است که به صورت شبانه روزی زیرساخت های عربستان را مورد هدف قرار می دهد. شکست های پیاپی پنجمین ارتش عظیم جهان از فقیرترین کشور محاصره شده عربی یعنی یمن، موجب شد تا بن سلمان در مصاحبه اخیر خود با تغییر لحن در مورد انصار الله، اعلام کند: یمنی¬ها خوی و منش عربی دارند و امیدوارم تا پیش از اولویت قرار دادن هر چیزی منافع خود و منافع یمن را مدنظر قرار دهند. وی همچنین در صحبت های خود گفت درصورتی که انصار الله بر سر میز مذاکره حاضر گردد، آتش بس و یاری مالی برای یمن در نظر گرفته است.
بحران محاصره قطر نیز به سرنوشتی مشابه دچار شد که نشان از ضعف بن سلمان در سیاست خارجی بی تدبیر خود داشت. عربستان برای بازگرداندن روابط با قطر 13 شرط ازجمله قطع ارتباط کامل با ایران را در شروط خود قرارداد. اما آشتی میان رهبران دو کشور در شرایطی صورت گرفت که قطر نه تن ها هیچ یک از شروط را نپذیرفت، بلکه روابط خود با ترکیه و ایران را افزایش داد و این عربستان بود که بازنده محاصره قطر شد.
از سوی دیگر بعضی از رسانه های لبنانی از مذاکرات محرمانه عربستان و سوریه در قامت هیئتی به ریاست خالد الحمیدان خبر دادند. مذاکرات عربستان و سوریه به معنای پذیرفتن قدرت منطقه ای ایران و بازگشت از سخنان پیشین مقامات سعودی است. مقامات سعودی پیش ازاین، در اوج نبرد شهری و یکه تازی گروه های تروریستی در سوریه همیشه بر موضع خود علیه حکومت بشار اسد تأکید نموده و اظهار می¬داشتند، اسد باید برود. اما اکنون در اقدامی معنادار بعد از شروع روابط امارات و سوریه، سعودی ها نیز مذاکرات خود را با طرف سوری شروع کردند و از موضع پیشین خود به صورت کامل دست کشیدند تا بتوانند در معادلات سوریه و لبنان موضع خود را ارتقا دهند.
علت تغییر رویکرد سیاست خارجی عربستان در مورد مسائل مهم منطقه ای را به صورت عمومی در دو محور کلان می توان دسته بندی کرد. نخست تغییر ریاست جمهوری ایالات متحده محمد بن سلمان به خوبی با این واقعیت آشنا کرد که کمپین فشار حداکثری علیه ایران به بن بست رسیده است و بایدن با پذیرفتن نقش قابل تأمل جمهوری اسلامی در منطقه با شیوه های دیگری همچون دیپلماسی در کوشش است تا آن را مهار کند، لذا عربستان باید همان طور که اوباما گفته بود: همسایگی اش را با ایران به اشتراک بگذارد.
مسئله مهم دیگر نیز بحران های مالی عربستان و کاهش شدید قیمت نفت است. کاهش قیمت نفت و برداشت بیش ازحد از صندوق های سرمایه گذاری عربستان برای جبران کسری بودجه موجب نگرانی محمد بن سلمان شده است. از سوی دیگر هزینه های سرسام آور جنگ یمن و پروژه¬های بلندپروازانه محمد بن سلمان در قالب سند چشم انداز 2030 موجب شده است بودجه فراوانی به این بخش¬ها اختصاص یابد. باید توجه داشت شرایط کنونی عربستان تفاوت برجسته ای با اهدافی که قرار بود در سال 2020 به آن دست یابد، دارد و شکست سند چشم انداز 2030 آبروریزی عظیمی برای پادشاه آینده و احتمالی عربستان محسوب می گردد. به همین دلیل بن سلمان در کوشش است تا با گذر از هزینه¬های جنگ و رقابت های منطقه ای، کوشش خود را بر روی موفقیت سند چشم انداز و زمینه های برطرف وابستگی به نفت متمرکز کند.
منبع: خبرگزاری دانشجو