چرا صدام جنگ علیه ایران را قادسیه نامید؟

به گزارش بازی ناتمام، تمام نشانه ها حاکی از این است که صدام فکر می کرد که جنگ خیلی کوتاه خواهد بود. طی یک ماه عراقی ها خرمشهر را گرفته بودند و تا پایان 1980 آن ها 20 مایل در داخل خاک ایران نفوذ کرده بودند.

چرا صدام جنگ علیه ایران را قادسیه نامید؟

به گزارش گروه فرهنگی خبرنگاران، تمام نشانه ها حاکی از این است که صدام فکر می کرد که جنگ خیلی کوتاه خواهد بود. طی یک ماه عراقی ها خرمشهر را گرفته بودند و تا خاتمه 1980 آن ها 20 مایل در داخل خاک ایران نفوذ کرده بودند. در ظرف شش ماه ضد حملات ایران ضربات خود را بر ارتش عراق وارد کرد. دو سال پس از حمله اولیه، جنگ در بیشتر نقاط به داخل خاک عراق منتقل شده بود.

تام ورکمن یکی از روزنامه نگاران غربی است که در مقاله خود در چند بخش به ریشه های اجتماعی جنگ ایران و عراق پرداخته است. این روزنامه نگار با اشاره به نظریه کلاوزویتسی ها (The Clausewitzian) که جنگ به یک معنی ادامه سیاست ها می باشد معتقد است: که این نظریه می بایست اندکی اصلاح شود تا با این بُعد بحرانی سیاسی اجتماعی منطبق شود. در نتیجه جنگ به معنای دیگر به ادامه سیاست های محلی تبدیل شد. تحلیل عرفی به جنگ و دیدگاه تضاد، قصد دارد که بر اهمیت محوری وجه اجتماعی سیاسی بپردازد.

تام ورکمن در یکی از بخش های مقاله اش بابیان اینکه که از منظر مدت زمان جنگ، عوارض انسانی و مادی آن و عملکرد های احساسی و عاطفی آن که شامل جنگ شیمیایی و حملات موج انسانی بود، جنگ ایران و عراق می تواند در جایگاه جنگ سوم جهانی بایستد؛ اشاره ای به اطمینان صدام از پیروزی در جنگ تحمیلی دارد و می نویسد: اطمینان صدام حسین در آغاز جنگ به پیروزی، منجر شد که شرایط غیرممکنی را به اولین آتش بس سازمان ملل در 28 سپتامبر 1980 ضمیمه (تحمیل) کند.

صدام مایل به خاتمه جنگ بود؟

هرچند در دوسال اول با برگشتن ورق در جنگ، صدام حسین متمایل به خاتمه جنگ بود. در خاتمه سال 1982 عراق بعد از شکست، در اولین تلاش برای عقب نشینی آشکارابه منظور پیدا کردن راهی برای خاتمه دادن به جنگ، آماده شده بود. بعلاوه عراق برای بین المللی کردن جنگ از طریق حمله به نفتکش ها، که جهت افزایش فشار بین المللی بر ایران طراحی شده بود، تلاش می کرد. به رغم شکست های نظامی، فشار هایی بر روی صدام اعمال می شد، فشار هایی که در نهایت به رژیم عراق اجازه می داد به حیات خود ادامه دهد.

در واقع حداقل تامین مالی از دو طریق پایدار شد، اول اینکه؛ رژیم قادر به حفظ برخی از درآمد های نفتی بود. حملات ایران به تاسیسات بندر جنوبی عراق، همراه با بسته شدن خط لوله سوریه، باعث کاهش شدید درآمد های نفتی عراق در سال های اولیه جنگ شده بود. با این حال رژیم بعث قادر به بازیابی بخشی از آن درآمد شد. برای مثال در سال 1985 عراق یک خط لوله نفت به عربستان سعودی را گشود و همچنین قادر به صادرات نفت از راه زمینی توسط کامیون به بندر عقبه اردن بود. در مرحله دوم، رژیم بعث بخش زیادی از درآمد خود را از طریق ارائه مقدار زیادی از مبادلات نقدی، اعتباری و نفتی، به ویژه از عربستان سعودی و کویت تامین می کرد.

جنگ فرصت گسترش کنترل سیاسی را به صدام داد

با وجود این مسائل، به هرحال جنگ برای رژیم بعث، فرصت های ویژه ای جهت گسترش کنترل های سیاسی اش به همراه آورد. جنگ به رژیم این اجازه را داد که درگیر راهبرد های پوپولیستی (عوام فریبانه) خود شود، لذا برای آگاهی اجتماعی، تاثیرات این فرصت را نباید دست کم گرفت. هنگامی که جنگ به خاک عراق کشیده شد، موقعیت صدام حسین به عنوان مدافع ملت عرب، کامل شده بود. بمباران تبلیغاتی مغازه ها در شهر بصره که از پوستر هایی پوشیده بود که صدام حسین را به عنوان فاتح بزرگ دوم ارتش پارسی اعلام می کرد.

جنگ تحمیلی به قادسیه صدام نام گذاری شد

مرد عراقی فراتر از هر شکاف طبقاتی، مذهبی یا قومی جامعه عراق، تبدیل به یک نماد ملی شده بود. ابعاد عربی - پارسی جنگ توسط رژیم بعث با صدای بلند در بوق و کرنا شنیده می ­شد و آشکارا جنگ توسط عراق به قادسیه صدام نام گذاری شده بود که نبرد عربی- پارسی قرن هفتم [میلادی]را به یاد می آورد. بطور خلاصه، رژیم بعث، به طرز ماهرانه ای علت جنگ را حمله به ملیت عربی بیان نمود.

تشویق زنان عراقی به فرزندآوری

جنگ، بهانه ای برای ادامه سیاست های سرکوبگرانه رژیم بعث ارائه داده بود. رژیم از جنگ برای توجیه اقدامات سرکوبگرانه علیه کارگران و گسترش ظلم و ستم علیه زنان عراقی استفاده کرده بود. بغداد با پوستر های ضد پیشگیری از بارداری پر شده بود که مادران را به پرورش فرزند و فرزندآوری برای کشورشان تشویق می کرد، همچنین رژیم قادر به تامین نیروی کار خود از طریق مصر بود که در یک برآورد سرسام آور تعداد کارگران مصری به یک میلیون نفر می رسیدند.

گذشته از فراهم آوردن تعداد زیادی کارگران مورد نیاز، کارگران مهاجر اختلالات در بازار کار را به حداقل می رساندند. همچنین رژیم، اتحادیه کارگری دولتی واحد های تجاری را منحل و قانون کار مصوب 1970 را لغو کرد. شاید روشن ترین استفاده از بهانه جنگ در رابطه بین رژیم بعث و شورش کردها، نهفته است. رژیم در کمپین ضد شورش گسترده علیه کردها، درگیر بود، کمپینی که شامل؛ برنامه های جابجایی گسترده، مناطق گسترش نیافته در طول مرز های عراق و ترکیه و ایران و شیوه های وحشیانه مانند جنگ شیمیایی بود.

نابودی مطلق جناح های سیاسی مخالص حزب بعث

نابودی مطلق هر جناح سیاسی مخالف در عراق، با اطمینان به خاموش و نادیده گرفته شدن هر صدای مخالف جنگ، کمک می کرد. به همان اندازه، جنگ باعث شد که بین جنبش مخالفان زیرزمینی در عراق، به ویژه بین اتحادیه میهنی کردستان، حزب دموکرات کردستان و حزب کمونیست عراق شکاف و فاصله بیفتد. در همان زمان حزب بعث بهترین راهکارهایش را برای جدا کردن پایگاه اجتماعی اش، یعنی بورژوازی، از تاثیرات منفی جنگ به کار گرفت.

شواهد نشان می دهد که گسترش بخش خصوصی در عراق در طول جنگ بی وقفه ادامه داشته است. نهایتاً، جنگ این فرصت را برای رژیم فراهم کرد که سایه سیاسی اش را بر فراز جامعه عراق بگسترد. طبعاً حذف بهانه جنگ، دغدغه جدی رژیم بعث بود که در عنوان شدن احتمال آتش بس در سال 1988 آشکار شد. یکی از مفسران در صحنه عراق نوشت: پس از آتش بس، صدام حسین دیگر قادر به ادعا در مورد دفاع از سرزمین یا استفاده از جنگ به عنوان عدالت و فضای مبهمی برای سرکوب توده و ترور در عراق، نیست.

منبع: خبرگزاری دانشجو
انتشار: 3 بهمن 1399 بروزرسانی: 3 بهمن 1399 گردآورنده: halfgame.ir شناسه مطلب: 875

به "چرا صدام جنگ علیه ایران را قادسیه نامید؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "چرا صدام جنگ علیه ایران را قادسیه نامید؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید